من بعد از یک سفر یک روزه به برلین چند سال پیش شروع به یادگیری آلمانی کردم. من بلافاصله عاشق فرهنگ و زبان شدم و تصمیم گرفتم که تا به زبان آلمانی صحبت کنم. رابطه من با زبان آلمانی سرانجام موجب درک بهتر این زبان شد.

با نگاه به گذشته، اکنون می فهمم که می توانم مدت زمانی را که برای تسلط این زبان به من طول می کشید کاهش دهم فقط اگر می دانستم که اکنون می دانم. من این لیست از چیزهایی را که باید بدانید قبل از یادگیری زبان آلمانی جمع کرده ام. حتی اگر این فقط یک پرش باشد یا شما فقط با این ایده تفکر می کنید.

هر نکته با یک ضرب المثل معتبر آلمانی عنوان شده است، به گونه ای که کسانی از شما که به زودی فکر می کنید شروع به کار کنند می توانند شروع کنند. زمان نخست را یاد بگیرید، این یک واقعیت پذیرفته شده است که صحبت کردن به یک زبان شما را به تسلط سریعتر از مطالعه آن در کتاب سوق می دهد. همین مسئله در مورد آلمانی نیز صادق است ، با یک حرف مهم  شما نمی توانید به خاطر حرف زدن صحبت کنید.

به کسی گوش ندهید که به شما بگوید مهمترین قسمت تمرین آلمانی شما در کلاس https://dialolanguage.com/german-course/ و با دوستان فقط صحبت کردن می تواند باشد صرف نظر از چند اشتباه شما. این فقط در بعضی مواقع برای مبتدی مطلق صحیح است زیرا دستور زبان آنها ظالمانه خواهد بود، اما معمولا ایده خوبی نیست. اینگونه است که باید این عبارت را برای آلمانی اصلاح کنید. تمرین کنید هرچه بیشتر با صدای بلند صحبت کنید با استفاده از جملات که می توانید به درستی تکمیل کنید.

گاهی اوقات این امکان پذیر نیست زیرا شما نیاز به یک نکته دارید و کلمه دقیق را نمی دانید. وقتی این اتفاق می افتد، باید تمام تلاش خود را برای درک کردن انجام دهید و سپس بپرسید که روش صحیح بیان آن چیست. از جملات کوتاه استفاده کنید تا شانس اشتباه خود را کاهش دهید. من توصیه‌های فقط صحبت کردن را دنبال کردم و به این نتیجه رسیدم که عادت های خیلی بدی ایجاد کردم که مدت زمان زیادی طول کشید. آن ها مفاهیم مبتدی ساده بودند، اما از آنجا که من اولین بار است که آن ها را به درستی یاد نگرفته ام مجبور شدم کار دو چندانی برای شکستن این عادت بد انجام دهم.

اولین بار درست یاد بگیرید. آسان برای شروع ، اما به شخصه هنر است. شروع به یادگیری زبان آلمانی بسیار سرگرم کننده است. شما باید با گلو خود صداهای خنده دار درست کنید و هر روز چیز جدیدی یاد می گیرید. به نظر می رسد که طی یک ماه فیلم های آلمانی را بدون زیرنویس مشاهده می کنید.

سپس نکته ای به وجود می آید که در آن شما می توانید به اندازه کافی برای دور زدن بدانید، اما اکنون باید واقعا مهارت های گفتاری خود را کامل کنید. در این مرحله به نظر می رسد شما هیچ چیزی را نمی آموزید. همیشه ممکن است روزی چند کلمه به لغات خود اضافه کنید یا یک روز دیگر مفهوم جدید بیاموزید، اما این احساس به نظر می رسد که پیشرفت نمی کنید.

این زمانی است که می خواهید انصراف دهید. یک فرایند مهم اتفاق می افتد شما در حال اصلاح زبان هستید و آن را در ذهن خود ادغام می کنید. شما در حال تسلط هستید و پیشرفت شما اکنون نه با حجم اطلاعاتی که می آموزید اندازه گیری می شود، بلکه سرعت این اطلاعات در سر شما به دهان شما رسیده و به درستی منتشر می شود.

این سخت ترین مرحله است اما تسلیم نشوید. چیزهای خوب به کسانی که منتظرند می آیند. هنگامی که من برای اولین بار شروع به یادگیری آلمانی کردم، تقریبا منحصراً روی واژگان متمرکز شدم. من استدلال کردم که تا زمانی که واژگان خوبی داشته باشم، حتی اگر گرامر من هم بد باشد درک می شدم.

معلوم است که این کار هم درست بود و هم برخی وقت ها نا مناسب اما من تمرکزم از یادگیری این زبان کاهش پیدا نکرد. دستور زبان آلمانی پیچیده و ناامیدکننده است. این آخرین کاری است که می خواهید انجام دهید. با این حال اگر این کار را از ابتدا انجام ندهید ، استفاده از دستور زبان صحیح بعدا بسیار سخت تر است. این ضروری است که شما در این بخش از زبان عجله نکنید. تمرین گرامرهایی را که یاد می گیرید ادامه دهید تا تقریبا طبیعی شود. فقط در این صورت باید حرکت کنید.

وقتی من گرامر را می گویم منظورم مواردی مانند ترتیب کلمه و قرار دادن در جملات، چگونگی تغییر این دستور کلمه با معرفی افعال معین، زمان ها و غیره است.

سعی نکنید جملات خود را از انگلیسی به آلمانی ترجمه کنید. این بیشتر اوقات کار نخواهد کرد و شما در آخر اشتباه می گیرید و با عادت های بد یادگیری دشوار می گردد. مفاهیم زیادی در زبان آلمانی برای شما معنی نخواهد داشت. بسیاری از قوانین وجود دارد که دلیل خوبی برای وجود آن ها ندارند. این همان چیزی است که هست و شما باید آن را بپذیرید. در این موارد تنها فرصت شما یادآوری آنچه نیاموخته اید را به خاطر می آورید.